مداد رنگی

اینجا روزهای رنگارنگم رو ثبت می کنم...

مداد رنگی

اینجا روزهای رنگارنگم رو ثبت می کنم...

پانزده


خیلی وقته که با همیم. هیچوقت بهش خیانت نکردم. حتی شیطنت هم نکردم. نه اینکه نتونستمااا، خودم نخواستم. اصلاً کسی هم به چشمم نمی اومد. عاشقش نیستم اما از خیانت بدم میاد. به خاطر همین تو این سه چهار ساله که با اونم حسِ آشنا شدن رو دیگه تجربه نکردم. حسِ اینکه یهو دلت واسه یکه بلرزه. ترم پیش یه پسری توی کلاسمون بود. با هم دو تا کلاس مشترک داشتیم. ازش خوشم می اومد اما هیچوقت به این حسِ خوش اومدن توجه نمی کردم. هم من توی یه رابطه ی با تعهد بودم هم اون پسره خیلی خیلی مغرور و دور از دسترس بود. توی اون دو تا کلاس چند باری به بهانه ی جزوه و اینجور چیزا باهام حرف زد. دوستای خودم هم ازش خوششون می اومد. چند جلسه ی آخر ترم رو سر هیچکدوم از اون دو تا کلاس نیومد. اهمیت ندادم. واسه امتحانم نیومد. انقدر واسم مهم نبود که توی نبودش بخوام بهش فکر کنم. شایدم به خودم اجازه نمیدادم بهش فکر کنم. تا اینکه دیروز که شروع ترم جدید بود رفتم دانشگاه. داشتم روی برد کلاسها دنبال کلاسم می گشتم. شماره کلاس رو پیدا نمی کردم.  یهو حس کردم یکی پشت سرم وایساده. برگشتم دیدم خودشه. سلام کرد و گفت شما هم فلان کلاسو دارین؟ گفتم بله. شماره کلاس رو می دونست. دو طبقه پایینتر بود. توی پله ها بهم گفت ترم پیش با شما دو تا کلاس داشتم. گفتم بله. امتحانشو ندادین؟ گفت نه، حذف ترم کردم ترم پیش. رفتیم سر کلاس و دیگه هیچ اتفاقی نیوفتاد!

حالا از دیشب همش دارم به این فکر می کنم که اون به این موضوع توجه کرده که ما «دو تا کلاس مشترک» داشتیم!!! می دونم احمقانه س. بهم حق بدین. خیلیییی وقته که از این تجربه ها نداشته ام!!



نظرات 2 + ارسال نظر
سپیده ( این منم بی تو ) دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:21 ق.ظ http://ll3i-to.blogfa.com

سلام...
...
متعهد بودن توی رابطه ای که میگی عاشق نیستی برام جالت بود عزیزم...
خیلی جالب
...
و اما راجع به اون همکلاسی...
اغلب پیش میاد که دو نفر دور از هم به یه چیز مشترک فکر کنن...
و چون فکر میکنن که اون یکی تو یه فاز دیگه ست اصلا جلو نمیان هیچکدوم...
جالب بود که به نکته ی ظریف حرفش فکر کردی

دخمله و پسره چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:43 ب.ظ http://www.pesareodokhmale.blogfa.com

سلام عزیزم..نزار حس کنی که به کس جز اون حسی داری.. خیانت بزرگترین گناه.. نزاز زیشه کنه.. بیا پیشم .. خوشحال میشم..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد